سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه های آزاد ( Banafsheh Ghafel)
 
قالب وبلاگ

گزارشات جشن ( برگرفته از وبلاگ دوست خوبم ارش نور اقایی که تلاش و همت او ستودنی است)

دوستان، همکاران و راهنمایانی که در “پنجمین جشن سراسری راهنمایان گردشگری” در استان خوزستان شرکت کرده اند در حال نوشتن خاطرات و سفرنامه اشان در وبلاگ یا وب سایت هستند.

http://safarkadeh.ir/?p=505

http://www.hallajisani.blogfa.com/post/4

http://www.cafetehroon.com/post-668.aspx

http://parvazgroup.ir/post-406.aspx

http://sokhango.blogfa.com/post-1020.aspx

http://mytourismcourse.blogfa.com/post-548.aspx

http://mytourismcourse.blogfa.com/post-549.aspx

http://mytourismcourse.blogfa.com/post-550.aspx

http://nikanmehr.mihanblog.com/post/49

http://sokhango.blogfa.com/post-1020.aspx

http://sokhango.blogfa.com/post-1018.aspx

http://zfarhangian.blogfa.com/post-208.aspx

http://zfarhangian.blogfa.com/post-209.aspx

http://www.haftkalame.blogfa.com/post-493.aspx


[ شنبه 90/12/6 ] [ 6:56 عصر ] [ درباغ ]

چگونه جوان بمانیم   

چند راه ساده، که همه بستگی به انتخاب شخصی خود ما دارند.  

1- اعداد بدرد نخور را به دور بریزید. این این شامل سن، وزن و قد میشود. اجازه بدهید پزشکان برای انها نگران باشند، برای همین به انها پول می دهید .


1. Throw out nonessential numbers. This includes age, weight and height. Let the doctors worry about them. That is why you pay them.
  ********************

  2-  فقط با دوستان خوش اخلاق معاشرت کنید، غرغروها و بداخلاقها نابودتان میکنند (ضمناً اگر جزو غرغروها یا بداخلاقها   هستید این رابه خاطر بسپارید).

        
2. Keep only cheerful friends.
The grouches pull you down..... (Keep this in mind if you are one of those grouches ;) 
 

********************

    3- شروع به یادگرفتن کنید. کامپیوتر، هنر، باغبانی... هرچیزی که دوست دارید،  هرکاری که اجازه ندهد مغزتان بیکار بماند. "مغز بیکار کارگاه شیطان است"، و نام شیطان: آلزایمراست!

 
3. Keep learning:
Learn more about the computer, crafts, gardening, whatever. Never let the brain get idle. "An idle mind is the devil"s workshop." And the devil"s name is Alzheimer"s!
 

********************


  4-     از چیزهای کوچک و ساده لذت ببرید.    

  4. Enjoy the simple things.   

 

  ********************

 

به جاهای نادرست و پر گناه نروید     

به خریدبروید، حتی مسافرت به شهری ویا کشوری دیگر اما نه به جائی که پراز گناه و خطاست وهمیشه یادخدا باشید

5. Don"t take guilt trips.
Take a trip to the mall, even to the next county, to a foreign country, but NOT to where the guilt is &
َ Always Remember God 
 

********************

6.  بیشتر مواقع طولانی بخندید. آنقدر بخندید که احتیاج به نفس تازه داشته باشید. و اگر دوستی دارید که شما را می خنداند بیشتر وقت خودتان را با او بگذرانید. .

   6. Laugh often, long and loud. Laugh until you gasp for breath.
And if you have a friend who makes you laugh, spend lots and Lots of time with HIM /HER
 

********************

 

7- اشک و غصه هم پیش می اید؛ کمی گریه زاری کنید، کمی غصه بخورید و تحمل کنید و بعد حرکت کنید.. تنها کسی که تمام عمر با شما خواهد بود، خودتان هستید.

تا زنده اید زندگی کنید.  

7- The tears happen. Endure, grieve, and move on. The only person, who is with us our entire life, is ourselves.  LIVE while you are alive.  

 

******************** 

8-   دور واطرافتان را از چیزهایی که دوست دارید پر کنید، فامیل، هدایا و یادگاریها، موسیقی، گل و گیاه، سرگرمیها، هرچیزی که خودتان دوست دارید.

 

8-Surround yourself with what you love:
Whether it"s family, keepsakes, music, plants, hobbies, whatever.

 

********************


9-قدر سلامتی خودتان را بدانید:

اگر خوب است، نگاهش دارید و مواظبش باشید،

اگر استوار نیست، بهترش کنید،

اگر هم بدتر ازانی است که خودتان بتوانید کاری کنید، کمک بگیرید.


9. Cherish your health:
If it is good, preserve it.
If it is unstable, improve it.
If it is beyond what you can improve, get help.  

 

 


[ سه شنبه 89/11/5 ] [ 8:20 عصر ] [ درباغ ]

Keep away from people who try to belittle your ambitions.

Small people always do that , but the really great make you fell

 That you , too, can become great

از مردمی که سعی دارند آرمان های شما را تحقیر می کنند، بپرهیزید .

مردمان کوچک اینگونه اند : اما بزرگان واقعی موجب می شوند تا شما احساس کنید ،

 می توانید بزرگ باشید

« مارک تواین »


[ جمعه 89/9/19 ] [ 8:33 عصر ] [ درباغ ]

  




Damselfly & dragonfly همانند سوسکهای حمام از قدیمیترین حشرات هستند. تنها چیزی که در مورد این حشرات تغییر کرده است ، اندازه ی آنهاست . در زمانهای ماقبل تاریخ ، زمانی که دایناسورها بر روی زمین حکومت می کردند این سنجاقکها به اندازه ی یک عقاب بودند . فسیل های این حشرات در Kansas   سیبری و دیگر قسمتهای جهان یافت شده است . طول بالهای آنها در حدود 30 اینچ بود و بزرگترین حشراتی بوده که تا کنون زندگی کرده اند.آنها حشراتی نسبتاً بزرگ هستند . اغلب آنها گوشتخوار بوده ( حشرات کوچکتر را شکار می کنند ) و رنگارنگ می باشند . گرچه سنجاقکهای دندان دار می توانند پرواز کنند ولی حشراتی وابسته به آب در نظر گرفته می شوند .چون در نزدیکی آبهای شیرین زندگی می کنند.این حشرات را می توان شکارچی های مفید و سودمندی به حساب آورد و از آنها در کنترل آفات استفاده نمود .با استفاده از آنها از کیفیت و شرایط آب و هوایی نیز آگاهی یابیم چون وجود آنها با فاکتورهای متفاوتی از جمله جریان آب ، آلودگی و زندگی گیاهی تحت تأثیر قرار می گیرد . لارو این حشرات برای طعمه ی ماهیگیران نیز استفاده می شود . در بعضی از کشورها مانند اندونزی ، آفریقا و جنوب آمریکا سنجاقکها را می گیرند و آنها را سرخ کرده در سوپ می پزند و می خورند .


در بسیاری از فرهنگ ها ی قومی و افسانه ای طیف وسیعی از خرافات در مورد این حشرات وجود داشته است .در کشور آلمان سنجاقک دندان دار دارای بیش از 150 اسم مختلف بوده است که شامل نامهایی به معنای ‍ُ« سوزن شیطان» ؛ « جادوگر آبی » ؛ « اسب الهه » و غیره می باشد . در کشور انگلستان با نام « سوزن رفو کننده ی شیطان» و « اسب نیش زن » به کار می رفته است . در کشور سوئد اسمی به نام « پشه ی شبگرد » داشته و مردم سوئد عقیده داشتند که جن و پری ، غولها و ساحره ها در جنگل زندگی میکنند و از سنجاقک ها به عنوان وسایل نخ ریسی استفاده می کردند .


در کشور اسکاندیناوی نوعی ستایش آیینی وجود داشته که سنجاقک در آن سمبل یک الهه ی عشق است .کشور چین و ژاپن آن را موجودی مقدس می دانستند و عقیده داشتند که دارای قابلیتهای در مانی است . البته این موضوع هم اکنون به اثبات رسیده و از گونه های sympertam   به تناوب برای کاهش تب استفاده می شود . 


چرا به این دسته از سنجاقکها odonata  یا دندان دار میگویند ؟


نام odonata  توسط فردی به نام ]فابریکوس[ در سال 1793 ایجاد شد که از کلمه ی لاتین odonata  به معنای دندان دار گرفته شده است . نام خانواده Libellula از کلمه ی لاتین Libella  گرفته شده که به معنای «کتابچه» می باشد و شاید با مقداری تصور و تخیل سنجاقکی که متعلق به این خانواده باشدرا در حال استراحت می توان به یک کتابچه ی کوچک تشبیه کرد .چون این حشرات نمیتوانند بالهایشان را روی هم قرار دهند و در حال استراحت بالهایشان به صورت راست از دو طرف بدنشان به سمت بیرون قرار می گیرد .


[ سه شنبه 89/8/18 ] [ 12:42 صبح ] [ درباغ ]

Let"s look at the mint offshoots from the heart of soil,

Let"s listen to the heart beats of a butterfly when meets a flower,

Let"s reply to the smile of a blossom in the tree,

Let"s record the melody of river in the nature symphony,

Let"s . . . . . . . .


[ یکشنبه 89/3/16 ] [ 5:16 عصر ] [ درباغ ]

Let’s be a bud and smile at dawn;

Let’s be a spring and gush from a stone;

Let’s be cloud and rain over the world;

Let’s be a willow and dance in drizzling rain;

Let’s be dew and kiss the face of acacia;

Let’s be a melody and wind in a desert;

Let’s be love and make lovers frenzied;

Let’s be a kindness sun and shine forever.


[ پنج شنبه 88/5/22 ] [ 9:35 عصر ] [ درباغ ]

متن زیر قسمتی از وصیت نامه ی منسوب به کورش کبیر است .  

امید که جوانان و تمامی اقشار جامعه در روزگار قحط صفا ، صمیمیت و احترام 

 فرهنگ و منش نیاکانمان را ز نو بازیابند . نیک بیندیشند ، نیک بگویند و نیک رفتار کنند .  

« نیایش »


ای خدا  نیایش مرا که پایان زندگی من است بپذیر ! 

سپاسگزارم که صداهایی به من نمودی که چه باید بکنم و ازچه چیزهایی بپرهیزم ، 

مخصوصا حق شناسم از اینکه هیچگاه از یاری خود مرا محروم نکردی . 

خدایا از شما خواستارم همسر و فرزندان ، دوستان و وطنم را سعادتمند بداری   


                                                                « کورش »

کورش فرزندان و دوستان وکارگزاران عمده ی پارس را به حضور طلبید ، چون همه حاضر شدند چنین گفت : آخر زندگانی من فرا رسیده ، چون در گذشتم شما مرا سعادتمند بدانید . دوستانم به واسطه ی نیکی های من خوشبخت و دشمنانم پست گشتند. پیش از من وطنم ، ایالتی گمنام از آٍسیا بود و اکنون که می روم « ملکه ی آسیا » است . تمام عمرم چنان که می خواستم گذشت . هیچ گاه تکبر یا شادی خارج از اندازه به خود راه ندادم ، اکنون که پایان عمرم رسیده ، خوشبختم که شما را زنده می بینم و دوستان و وطنم سعادتمندند .

همیشه به یاد داشته باشید که در وطن ما نه فقط برادر کوچکتر به بزرگتر ، گذشت می کند بلکه در میان هم شهریها هم کوچکتر ؤ بزگتر را در راه رفتن ، نشستن و حرف زدن بر خود مقدم می دارد .

شما ای فرزندان ! از کودکی آموخته اید که پیرمردان را حترام کنید ، چنانکه کوچکترها هم باید شما را احترام کنند

خدا ، حافظ این نظم ثابت و تغییر ناپذیر عالم است که جلال و عظمت آن فوق هر بیانی است . کار یا فکری نکنید که برخلاف تقدس و عدالت باشد .

ای فرزندان ! چون مُردم جسد مرا در طلا نگذارید . زودتر آن را به خاک بسپارید که چیزی به از خاک نیست که شخص را با آن که بهترین چیزهای خوب و زیبا به بار می آورد و می پرورد ، مخلوط گردد . به پارسها و متحدین من بگویید ، دور قبر من جمع نشوند و به من تبریک گویند ، که بعد از این در امنیت و آرامش و دور از اثرات بد ، خواهم بود و به همه ی کسانی که در موقع دفن من حاضر خواهند شد هدایایی بدهید ، زیرا عادت بر این است که در موقع دفن شخص سعادتمند چنین کنند و آخرین حرف مرا فراموش نکنید ، اگر می خواهید به دشمنان زیان رسانید به دوستان نیکی کنید 


ترجمه ی وصیت نامه ی کورش به زبان انگلیسی


Praise


Oh , God , accept my praise which is the end of life.


I thank U for the revelation, which U give me in order to know what I should do, and what I shouldn"t do , I thank U specially because U have never deprived me of your help .


Oh God , I beg thee to prosper my wife , children , friends and fatherland.


                                                                                                                        (Koorosh)   


Koorosh ( Kurosh ) requested the presence of his children, friends and the main agents for Pars. When they became present ,he said: "now this the end of my life . When I die, U should know that I"ve achieved prosperity. Because of my benevolence, my friends are prosperous while my enemies are humiliated. Before I was born, my fatherland was an unknown province of Asia, but now that I leaving this world, it is the queen of Asia. I spent all my life, as I wanted to, I have never fallen extremely happy or proud. Now, that is the end of my life, I am happy to see U alive. I am also so glad to see my friends and fatherland prosperous. U should always remember that in our fatherland, not only does the younger person should respect the older one in any aspect such as walking, sitting and talking.


My children, since childhood, U has learned to respect the old man as U expects the younger person to respect U.


My son Kambugiyeh do not forget that the maintenance of the region is not to have the scepter but the faithful friends are the most confident and the realest preservers of the region and it is not easy to make friends with these true people, because the trust is the result of goodness.


God is the preserver of this fixed and unchanged order of the world, which its greatness is beyond the any expression.


Do not commit a crime, which is against the law (justice).


My children (sons), when I die, do not put my corpse into gold. Burry it as soon as possible. There is nothing better than the soil, because the person connected to a substance, which grows up the most beautiful matters. Tell the Pars and my alley not to gather round my grave but congratulate me because, from now on ward, I will live peacefully and be away from the sins.


Give gifts to all the people who are present at my burial ceremony before their going because when a prosperous person is going to be buried, this action should be done.


Do not forget my last advice: IF U WANT TO OVERCOME THE ENEMY, YOU SHOULD TRY TO TREAT FRIENDS KINDLY AND WELL.


 


*The above text is part of will attributed to Koorosh the Great and selected for readers because of moral and important points.


 


[ پنج شنبه 88/4/4 ] [ 11:50 عصر ] [ درباغ ]

Happiness is not something

u postpone for the future.

It’s something u desire

for the present.

Make each moment

a happy one.


[ شنبه 88/3/30 ] [ 6:20 عصر ] [ درباغ ]

یاد پیر ( ادامه ی مطلب )

ما شکارهای فربهی یافته ایم !!! تو چه هستی ؟ افت زده ی روزگار انگلها ، قحطی زده ی روزگار فربهی ، روزگار ثروت . تو مطاع گرانقیمتی در این بازار مکاره نیستی . . . .

خود را فراموش کن .

اشک در گوشه ی چشمانش جمع شد .واقعیتی تلخ را باید می پذیرفت : گامی بیشتر تا گور نمانده و خرقه پوشان میراث فرهنگی آماده اند و امده اند تا به اقتضای مشغله شان نماز میتی بر او بخوانند و اقربا اشک تمساحی بر مزارش بریزند و سازمان گورستان های وابسته به شهرداری ( شهر مردگان یا زندگان ؟) خاک او را به باد بسپارد .

و به یادبود او ، . . .

و به یاد بود این تنومند هزار ساله ، درخت ریشه دوانیده در خاک تاریخ ، سرو برافراشته در اسمان روزگار ، پیچکی هرز یک ساله بکارند و برپا داشتنش را داربستی به پا دارند ، بلکه سر از خاک بردارد.

به پا خاستم به احترام :

-          بدرود پیر

-          بدرود پور

و باز من مانده ام تنها و یاد او و تذکری و خواهشی و سازمان های مسئول ، به ویژه سازمان میراث فرهنگی و . . . .

و ننگ و نفرین بر انانی که پس از مرگ پیر ، مرثیه ای در سوگش بسرایند و رسمشان سوگواری باد.


[ سه شنبه 87/5/22 ] [ 9:15 عصر ] [ درباغ ]
          

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

امکانات وب