ترجمه های آزاد ( Banafsheh Ghafel) | ||
رهنمود هایی از ارنست همینگوی (قسمت اول ) اول از همه برایت آرزو می کنم که عاشق شوی واگرهستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ؛ و اگر اینگونه نیست ، تنهائیت کوتاه باشد و پس از تنهائیت ،نفرت از کسی نیابی . آرزومندم که اینگونه پیش نیاید . . . . . اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه دور از نا امیدی زندگی کنی برایت آرزو دارم دوستانی داشته باشی از جمله دوستان بد و ناپایدار . . . . . . . برخی نادوست و برخی دوستدار که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد و چون زندگی بدین گونه است برایت ارزو می کنم که دشمن هم داشته باشی . . . . . . درست به اندازه ، نه کم و نه زیاد تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهند ، و دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد . . . . . . تا که زیادبه خود غره نشوی Translation of the text in English: First of all, I desire you to fall in love If so, someone loves you If not, your loneliness be short And you do not hate anybody in your life I am hopping such a thing does not happen to you But sometimes may be, thus never lose hope I wish you some friends Both good and unstable Some friendly and some unfriendly That at least one of them be truthful And you can rely on him I desire you some enemy, neither more nor less Because life is like this These enemies often ask you about your believes I wish one of them complaints about you And his objection will be right To not be proud of you, yourself [ شنبه 86/6/3 ] [ 3:43 عصر ] [ درباغ ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |